جدول جو
جدول جو

معنی کاموس گیر - جستجوی لغت در جدول جو

کاموس گیر
(فُ)
گیرندۀ کاموس کشانی پادشاه سنجاب:
کمندافکن آن گرد کاموس گیر
که گاهی کمند افکند گاه تیر،
فردوسی،
و رجوع به ولف و کاموس در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ)
دعوی دار. اهل ادعا. مدعی:
عیب خرند این دو سه ناموس گر
بی هنر و بر هنر افسوس گر.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
مخفف کام گیرنده، رجوع به کام گیرنده و گیرندۀ کام شود
لغت نامه دهخدا
خود بین خود خواه آنکه صاحب ادعاست مدعی: عیب خرنداین دوسه ناموس گر بی هنر و پر هنر افسوس گر. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار